دکتر علیرضا چیذری، رئیس انجمن صنفی تولید، تامین، توزیع و صادرکنندگان تجهیزات پزشکی و دارویی، در رابطه با فرایندهایی که در عدم حمایت از تولید در حوزه صنعت سلامت و علی الخصوص تجهیزات پزشکی شکل گرفته است اظهار کرد:
افرادی با سیاستهای اشتباهشان، تولید تجهیزات پزشکی را در خریدهای متمرکز نابود کردهاند، یعنی هرگز بهتر از این نمیشد تولید کننده را از بین برد.
به عنوان مثال در زمینه تولید « سونوگرافی داپلر»، ما پیش از این سونوگرافی داپلر رو ۲۰ هزار یورو الی ۳۰ هزار یورو از شرکتهای خارجی خریداری میکردیم. اما زمانیکه مشابه همان کالا را تولید کننده داخل تولید کرد، اجبار میکنیم کالا را با قیمت پایه ریالی بین ۸ تا ۱۸ هزار یورو بفروشد و نام این رفتار را هم گذاشتهایم حمایت از تولید داخلی!
این چه نوع حمایت از تولید داخلی است که وقتی یک شرکت چینی کالایی را برای چند میلیارد جمعیت جهان تولید میکند، یا شرکت آلمانی یا شرکت هلندی، بابت آن بهای بالا پرداخت میکنیم و زمانیکه شرکتهای ایرانی با این حجم از موانع تولید، بدبختی، گرانی کالا، استفاده از ارز بازار آزاد همان دستگاه را تولید میکند، برایش قیمت ریالی بین ۸ تا ۱۸ هزار یورو تعیین میکنیم!
دیگر چگونه ممکن است یک تولید کننده را نابود کرد؟ مگر آنها معجزه میکنند، آنهم در تیراژ ۱۰ هزار عددی و ۱۰۰ هزار عددی قیمت را میشکنند. اما تولید کننده ما که با نهایت تلاش بخواهد ۱۰۰ دستگاه تولید بکند، اینگونه نابودش میکنیم.
از طرفی هم میآییم به کالایی که تولید داخلی دارد، برای کالای مونتاژی ارز حمایتی میدهیم که البته الان خیلی بهتر شده و با درایت سازمان غذا و دارو اداره کل تجهیزات لااقل ارز ۲۸۵۰۰ تومانی از این نوع کالاهایی که مشابه تولید داخل دارند برداشته شده ولی ارز غیر از ۴۲ هزار تومانی نداریم.
این کالاها تعداد بالایی ندارند و بیش از چند صد عدد کالا نیستند، به نظر من باید سریعاً اینها را ببرن در T1 و هیچگونه ارز غیر صادراتی به تولید مشابه و مونتاژ مشابه داخل ندهند.
خریدهای تجمیعی اصلا معنایی جز اینکه تولید را نابود بکند ندارد و باید سریعا بساط خریدهای تجمیعی برچیده بشود.
در مورد مانیتور علائم حیاتی هم، به جد آخرین مرتبه است که به افرادی که دامپینگ میکنند یا خصولتی و شبه دولتی هستند و تاکید شدید بر رقابت با تولید کننده محترم داخل دارند که عمرش را در این کار گذاشته و کیفیت را حفظ کرده، استانداردهای جهانی را کسب کرده و صادرات بزرگی هم دارد و همچنین اشتغالزایی بسیار بالایی داشته، هشدار میدهم. و به عنوان یک تشکل قانونی و از اعضایمان در هر صورتی و به هر روشی در دفاع از اصول قانونی اصل ۴۴ حمایت میکنم.
اصلاحات اصل ۴۴ مقام معظم رهبری، قانون لازم الاجرا میباشد، مخصوصاً اگر از بخش دولتی و خصولتی این تخلف انجام شده باشد. حتماً و حتماً باید بازخورد این خطایشان را این دفعه در مراجع قانونی، به جد و متحداً از طریق اتحادیهها ببینند.
گویا شنیدهها اینگونه بوده است که یک فرد از هیئت مدیره یک اتحادیه که نام تولید را هم روی خودش گذاشته، آمده مشارکتی با این کمپانی دولتی صورت داده و علم حمایت از این کمپانی شبه دولتی و این شرکت به اصطلاح تولید کننده دولتی را به برای دفاع در مراجع بالا برده و در بسیاری مراکز هم اعلام کرده است که اگر ایشان نباشد، انحصار بوجود میآید که خیر، اینگونه نیست. ما چندین تولید کننده معظم و خوب در زمینه تولید مانیتور علائم حیاتی داریم و اصلا نیازی نداریم که یک بخش خصولتی یا دولتی یا نظامی بیاید با این تولید کنندههای محترم به اصطلاح رقابت داشته باشند.
این بزرگواران باید مطمئن باشند در هر مرجعی که لازم باشد ما این مساله را مطرح کرده و در مورد یک سری از کالاها که ناگهان ذیل قوانین عجیب و غریب قرار گرفته فعالیت لازم را خواهیم داشت.
ما در حمایت از تولید تولیدکنندههای خود، کالایی که پروانه دارد، گواهی تولید دارد و در دانش بنیان نیامده انحصاری ایجاد کند، واقعاً ساعی بوده و از حقوق ایشان دفاع میکنیم.
ما هویت خود را از اعضا گرفتهایم و وظایف قانونی ما این است که از موارد صنفی و کاری و کارفرمایی در زمینه تولید و تامین و واردات و توزیع و صادرات دفاع بکنیم.
ببینید ما در کل دنیا ۶ عدد کمپانی داریم که سنسور اکسیژن میسازند، برای کل دنیا، و خودمان هم یک تولید کننده دانش بنیان پر توان، با توان تامین ۱۰۰ درصد نیاز داخلی داریم که بسیار خوب است و باعث افتخار. بعد میخواهیم قانون t1 را راجع به این اجرا کنیم، خودمان میگوییم این کالا باید حداکثر ۲ تولید کننده دیگر هم داشته باشد، یعنی ۳ تا!؟ آیا این ممکن است؟ مملکتی که سالانه مصرف سنسور اکسیژنش ۳۰ یا ۴۰ هزار عدد است، ۳ تولید کننده سنسور اکسیژن داشته باشد؟آنهم وقتی در کل دنیا ۶ تولید کننده سنسور اکسیژن داریم.
واقعا من از این قوانین تعجب میکنم اصلاً این قوانین به این شکلی وجود ندارد. ما باید بیایم این قوانین را بر اساس نیاز تعریف بکنیم.
ما با حمایت از تولید و خریدهای متمرکز آمدیم ریشه تولید رو زدیم. یعنی چه که آمدیم از تولید کننده داخلی با نصف قیمت جهانی خرید کردیم به امید اینکه داریم حمایت از تولید میکنیم؟
در واقع دستمان را کردیم در جیب آن تولید کننده که با قیمت دستوری و کمیته فلان و بیسار از بین برود. در واقع ما به اسم حمایت از تولید با خریدهای متمرکز، تولید را نابود کردیم. یعنی
به تولید کننده گفتیم خب حالا بیا به کالایت را به ما بفروش تا حمایتت کنیم! به چه قیمتی؟ نصف قیمت جهانی! و اگر معامله را نپذیری به قیمتی که من میگویم، باید بری در کمیته فلان، مناقصه هم باطل میشود و تولیدت هم روی دستت میماند. ۸ ماه بعد ۶ ماه بعد ۴ ماه بعد هم باید نقد بشود و باید پول را از من بگیری، اصلا برو کارخانهات را ببند. در واقع ما با حمایت از تولید، با شعار حمایت از تولید، ریشه تولید را با تیشه جوری زدیم که دیگر این تولید نتواند به جانی بگیرد.
چون تیراژ ما کم است و میخواهیم تولیدمان کیفی و جهانی باشد، باید قبول بکنیم که تولید کننده داخلی ولو اینکه ۳۰ درصد گرانتر بفروشد، در مناقصات دولتی که ملزم هستند تولید داخلی را بخرند، برنده بشود.
در خیلی از کشورهای دنیا، حتی کشورهای همسایه، بخش خصوصی خودش میداند از هر جا که خواست خرید کند، ارزانتر داد، کیفیت بهتری داشت، با شرایط اقلیمیش مناسب تر و… اما بخش دولتی مبزم است که خدماتی به بخش خصوصی بدهد، زیرا مالیات میگیرد، ارزش افزوده میگیرد و بخش خصوصی برایش اشتغال زایی میکند. نه اینکه تازه بیاید ارزانتر و با تحکم و قیمت گذاری نامناسب از بخش خصوصی خرید کند. درضمن تیراژ اگر همگام با تیراژ جهانی باشد باید تولید به قیمت جهانی خریده شود نه اینکه چند ده درصد پایینتر از قیمت جهانی از تولیدکننده بخش خصوصی و به قیمت ریالی خریداری کنند و بعد این تولید کننده کلیه ملزومات را از بازار آزاد با ارز آزاد خریداری کند، حقوق کارگر بدهد، اشتغال هو ایجاد کند.
با تیراژ ۱۰۰ عدد ۲۰۰ عدد همین بلا مطمئنن به زودی بر سر تمام افرادی که سونوگرافی در ایران میسازند و بسیار هم پیشرفت داشتهاند، خواهد آمد.
سونوگرافی اسمش سونوگرافی است اما در تجهیزات نظامی، جراحی، اپتیکال، معادن و… هم میتواند رشد بسیاری داشته باشد و این زیرساخت قادر است ما را در آسیا یگانه سازد، اما ما به همین راحتی داریم نابودشان میکنیم.
از طرفی هم با عملکرد اشتباه تولید کنندههای بخش دولتی طرف هستیم. بخش خصوصی عیدی میسازد، آنها هن میسازند، مانیتور تولید میکند، آنها هم تولید میکنند.
بعد تولید کننده بخش خصوصی قیمت گذاری میکند، ۱۰۰ تومان، دولتی که برایش قیمت اهمیتی ندارد، برای مدیرانش دغدغهای ایجاد نمیکند، آن کالا را ۸۹ تومان قیمتگذاری میکنند، کالایی که ۹۰ تومان قیمت تمام شدهاش بوده. و کار تولید کننده دیگر تمام میشود، وسلام نامه تمام. اگر هم در مناقصهای شرکت میکند و برنده میشود، صرفا به این خاطر است که چکهایش برگشت نخورد و انبارش خالی بشود تا لااقل کارگرانی که از ۵۰۰ نفر به ۳۰۰ نفر رسیدهاند تا فردا به ۱۰۰ نفر نرسند!
واقعا متاسفم؛ این روش ره به ترکستان است به منزل هم نخواهد رسید.
مساله دیگر اینکه، آنکه ممنوعیت واردات ایجاد کند و درخواست متقاضی مصرف کننده را با ارز قاچاق، به سمت قاچاق و ارز بازار آزاد و غیره وذالک هدایت کند، باید مطمئن باشد که چون تقاضا در بازار آزاد بسیار زیاد میشود، قادر نخواهد بود نرخ ارز را کنترل کند و چون رقابت از بین میرود، سرنوشت خودروسازی متصور خواهد بود.
همچنین به این خاطر که بسیاری از کالاها به صورت قاچاق صادر میشود، ارز دیگر به بخش مربوط بازنمیگردد. فردی هم که تلاش کرده و ثروتی را کسب کرده، دوست دارد در رفاه زندگی کنهد، پس این ثروت را از مملکت خارج کرده و متاسفانه این سرمایه بزرگ در کشورهای همسایه و حتی کشورهای دور سرمایه گذاری میشود.
ما باید به مشکلات به دید ریشهای نگاه کنیم. با بگیر و ببند و ممنوعیت و گروه ۲۱ و گروه ۲۸ و گروه ۲۶ و اینها تجارت رونق نمیگیرد. بازار آزاد با تفکر حمایت از تولید داخل، با خریدهای به قیمت جهانی توسط بخش دولتی که مالیات و ارزش افزوده و غیره را از تولید کننده میگیرد رونق خواهد گرفت.
۸۰ درصد بازار تجهیزات و ملزومات این کشور هم دولتی هستند و همانها باید از بخش تولید کننده خصوصی خرید کنند پ این بزرگترین حمایت محسوب میشود.